با عجله تمام دو رکعت نماز گذاشت
عربىوارد مسجد پیامبر صلّى اللّه علیه وآله و سلّم شد، با عجله تمام دو رکعت
نماز گذاشت ، در هیچ رکنى شرایط و آداب مربوطه نکرد و در قرائت و حفظ مخارجو الفاظ و حروف و کلمات هیچ گونه دقّتى به عمل نیاورد. به عبارت دیگر،
نماز را با طماءنینه و سکون ، و وقار و خضوع و خشوع به جا نیاورد. آنگاه
براى دریافت مزد نمازى که خوانده بود دستهایش را به آسمان برداشت و گفت : ((خدایا، اعلى علّیین ، بهشت را روزى من کن و قصرى زرّین و چهار حوریه به من عطا فرما.))
از قضا امام سجّاد (ع ) در آنجا حضور داشت و نماز خواندن شتابزده و در خواست اعرابى را از خداوند شنید، پس خطاب به او فرمود: ((اى برادر عرب ، کابین و ازدواج بزرگى طلب مى کنى )).
یعنى نمازى که تو با این وصف گزارده اى ، شایستگى درخواست بهترین نعمتها و عالى ترین مکانها را از درگاه بارى تعالى ندارد.(1)
پی نوشت:
1-نماز از دیدگاه قرآن و حدیث ، ص 154.
برخورد با نمازگزاران آخر وقت
آیت اللّه صادق خلخالی می گوید: گاهی اوقات بعضی از طلاب که سر درس حضرت امام شرکت می کردند، نماز ظهر و عصرشان به نزدیک غروب می افتاد و در پایان درس امام، برمی خاستند و نماز می خواندند. حضرت امام خیلی جدی از بالای منبر بااین گونه طلاب برخورد می کردند و می فرمودند: «برای اهل علم درست نیست که نمازشان را به آخر وقت موکول کنند».
نمازش به شگفتم آورد و روزه اش مجذوبم ساخت
چادرنشینی مسلمان، به شهر آمد، داخل مسجد شد، دید مردی با خشوع نماز می گذارد. توجهش به وی معطوف گردید. پس از نماز به او گفت: چه خوب نماز می خوانی، جواب داد علاوه بر نماز، روزه هم دارم و اجر نماز گزار صائم دو برابر نمازگزار غیر صائم است. مرد اعرابی که مجذوب او شده بود گفت: در شهر کاری دارم که باید آن را انجام دهم، بر من منت بگذار و قبول کن که شترم را نزد شما بگذارم تا بروم و برگردم. او پذیرفت و چادر نشین با اطمینان خاطر شتر به وی سپرد و ازپی کار خود رفت. نمازگزار ریاکار با دور شدن اعرابی بر شتر نشست و با سرعتآن محل را ترک گفت. پس از ساعتی مرد چادرنشین برگشت ولی نه از نمازگزار اثری دید و نه از شتر. در اطراف و نواحی مسجد جستجو کرد، نتیجه ای نگرفت. بیچاره سخت ناراحت و متأثر گردید و یک شعر گفت که مفادش این بود: نمازش به شگفتم آورد و روزه اش مجذوبم ساخت، امّا نمازگزار روزه دار ناقهی جوانم رابا سرعت راند و برد.
---------------------------
لئالی الاخبار، ص 330.