داستان نماز (نماز جماعت)
در مجمع البیان بهسند خود از حارث از علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ آورده که فرمود: ما در مسجد در خدمت رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ بودیم و منتظر بودیم تاوقت نماز شود، مردی برخاست و عرض کرد یا رسول الله ـ صلّی الله علیه و آلهـ من به گناهی رسیدم رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ از وی روی برگردانید (و به نماز ایستاد) دوباره پس از آنکه رسول خدا ـ صلّی الله علیهو آله ـ نماز را به پایان رسانید برخاست و همان حرف را تکرار کرد حضرت فرمود: آیا با ما نماز خواندی؟و برای آن به نیکوئی طهارت نگرفتی؟ گفت: چرا، فرمود: همان کفاره گناه توست.[1]
پی نوشت:
[1] . هم در المیزان و هم نمونه و مجمع البیان آمده.