لبخند پیامبر
روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، به طرف آسمان نگاه می کرد، تبسمی نمود. شخصی به حضرت گفت :یا رسول الله ما دیدیم به سوی آسمان نگاه کردی و لبخندی بر لبانت نقش بست ، علت آن چه بود؟رسول خدا فرمود:- آری ! بهآسمان نگاه می کردم ، دیدم دو فرشته به زمین آمدند تا پاداش عبادت شبانه روزی بنده با ایمانی را که هر روز در محل خود به عبادت و نماز مشغول می شد، بنویسند؛ ولی او را در محل نماز خود نیافتند.او در بستر بیماری افتاده بود.فرشتگان به سوی آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض کردند:ما طبق معمول برای نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ایمان به محل نماز او رفتیم . ولی او را در محل نمازش نیافتیم ، زیرا در بستر بیماری آرمیده بود.خداوند به آن فرشتگان فرمود:تا او در بستر بیماری است ، پاداشی را که هر روز برای او هنگامی که در محل نماز و عبادتش بود، مینوشتید، بنویسید. بر من است که پاداش اعمال نیک او را تا آن هنگام که دربستر بیماری است ، برایش در نظر بگیرم .(1)
1-داستان هایی از بحارالانوارـج
الّذین یقیمون الصّلوه و یؤتون الزّکوه و هم بالاخره هم یوقنون.
همان کسانی که نماز را برپا میدارند و زکات را ادا میکنند و به آخرت یقین دارند. «نمل ، 2 و 3»
در آیه فوق اقامه نماز که یکی از صفات مؤمنان بوده بیان شده و به این ترتیب، هم اعتقاد آنها به مبدأ و معاد محکم است و هم پیوندشان با خدا و خلق. بنابراین اوصاف فوق اشارهای به اعتقاد کامل و برنامه عملی جامع آنهاست. در اینجا این سؤال پیش میآید که اگر این گروه از مؤمنان هم از نظرمبانی اعتقادی و هم عملی راه مستقیم را برگزیدهاند دیگر چه نیازی است که قرآن برای هدایت آنها بیاید. ولی با توجه به اینکه هدایت دارای مراحل مختلفاست که هر مرحله مقدمهای است برای مرحلهی بالاتر، پاسخ این سؤال روشن میشود.
به علاوه تداوم هدایت خود مسألهی مهمی است و همان چیزی است که ما شب و روز در نمازهای خود با گفتن «اهدنا الصراط المستقیم» از خدا میخواهیم که ما را در این مسیر ثابت دارد و تداوم بخشد که بیلطف او این تداوم ممکن نیست.[1]
جایگاه دعوت کننده به نماز
خداوند اولین توصیه کننده به نماز است، پس دعوت کننده به نماز در واقع با خدا هم گام و هم کار شده است و کارش کار الهی است:
وَ جَعَلَنِی مُبَارَکاً أَیْنَ مَا کُنْتُ وَ أَوْصَانِی بِالصَّلاَةِ وَ الزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیّاً (1)
و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته ، و تا زندهام به نماز و زکات سفارش کرده است ،
سفارش کننده الله و سفارش شونده کلمه الله
پی نوشت:
1- سوره مریم آیه 31
نماز رشته ی محکم ارتباط بنده با خداوند
فقه الرضا علیه السلام : سئل بعض العلماء من آل محمد صلی اللهعلیه و آله و سلم فقیل له : - جعلت فداک - ما معنی الصلاه فی الحقیقه ؟
قال : صله الله للعبد بالرحمه ، و طلب الوصال الی الله من العبد ؛ (1)
از حضرت رضا علیه السلام سؤال شد : فدایت شوم معنای حقیقی نماز چیست ؟
حضرت فرمودند : نماز وسیله ی ریزش رحمت الهی به بنده و طلب وصال بنده به خداوند است .
مرحوم آیه الله کاشف الغطاء در ضمن یکی از بحث هایشان فرموده اند: من
همیشه به جوانان نصیحت می کنم که هر چه هم آلوده شدید از نماز دست برنداریدکه این رشته ی اتصال شما و خداوند است که اگر نماز را رها کردید کاملا
رشته اتصال خود را قطع نموده اید.(2)
پی نوشت ها:
1. بحارالانوار ، ج 84 ، ص 246 .
2. الفردوس الاعلی ، ص 173 .
نماز گزار و بهره گیری از رحمت های خاص خداوند
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: [ للمصلی ]ثلاث خصال : تتناثر الرحمه علیه من قدمه الی عنان السماء ، و تحف به
الملائکه من قرنه الی أعنان السماء و ینادی مناد: لو علم المناجی من یناجی
ما انفتل (1)
[ برای نمازگزار ] سه ویژگی است: رحمت الهی او را از کفپایش تا کرانه ی آسمان در برمی گیرد و فرشتگان از روی سرش تا کرانه های
آسمان گرداگرد او را می گیرند و فریاد کننده ای ندا در می دهد: اگر مناجات
کننده می دانست با که مناجات می کند ، باز نمی گشت .
پی نوشت:
1- محمدی ری شهری ، الصلاه فی الکتاب و السنه ص 119 و کنزالعمال ، ج 7 ، ص 289 ، حدیث 18923 .
داستان نماز (نماز جماعت)
در مجمع البیان بهسند خود از حارث از علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ آورده که فرمود: ما در مسجد در خدمت رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ بودیم و منتظر بودیم تاوقت نماز شود، مردی برخاست و عرض کرد یا رسول الله ـ صلّی الله علیه و آلهـ من به گناهی رسیدم رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ از وی روی برگردانید (و به نماز ایستاد) دوباره پس از آنکه رسول خدا ـ صلّی الله علیهو آله ـ نماز را به پایان رسانید برخاست و همان حرف را تکرار کرد حضرت فرمود: آیا با ما نماز خواندی؟و برای آن به نیکوئی طهارت نگرفتی؟ گفت: چرا، فرمود: همان کفاره گناه توست.[1]
پی نوشت:
[1] . هم در المیزان و هم نمونه و مجمع البیان آمده.
نماز جماعت و حرمت غیبت و اثبات عدالت
پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «و من لزم جماعه المسلمین حرمت
علیهم غیبته و ثبت عدالته؛ کسی که بر نماز جماعت مداومت داشته باشد، غیبت
او بر مسلمانان حرام و عدالتش ثابت می شود».(1)
و نیز فرمود: «کسی که
بدون عذر موجهی با مسلمین در مسجد نماز جماعت نمی خواند، نمازش کامل نیست وکسی که در منزلش نماز می خواند و نسبت به جماعت مسلمین بی توجه است، غیبتشجایز است و کسی که نسبت به جماعت مسلمین بی توجه است، از عدالت ساقط است وواجب است دوری کردن از او»(2)
پی نوشت ها:
1- وسائل الشیعه، ج 5، ص 394، ح13.
2- همان، ص 394؛ بحارالانوار، ج 85، ص 5.
جوانمردی و بلند همتی با شرکت در نماز جماعت:
امامعلی (علیه السلام) فرمود: «مروّه الحضر قرائه القرآن و مجالسه العلماء و
النظر فی الفقه و المحافظه علی الصلاه فی الجماعات؛ جوانمردی در حضور در
وطن، قرآن خواندن، همنشینی با علما، نگریستن در احکام دین و مواظبت بر نمازخواندن در جماعت هاست».(1)
با استفاده از این حدیث شریف به این نکته
پی می بریم که: انسان به طور یقین با انس و الفت برقرار کردن با قرآن و
آشنا شدن با معارف بلند آن در عرصه های مختلف و با حضور در محضر اندیشمندانو با استفاده از خرمن فیض وجود آنها و در رأس همه، با برقراری ارتباط با
خدا که در نماز- به ویژه نماز جماعت- جلوه گر است، روحیه بخشندگی و بلند
همتی خود را تقویت کرده و در نتیجه در طریق خوشبختی خود و دیگران قدم
برداشته و به کار دیگران اهتمام می ورزد.
پی نوشت:
1- بحار الانوار، ج 85، ص 10، ح 14؛ خصال، شیخ صدوق، ج 1، ص 28.
شرکت در نماز جماعت و بهره مندی از ثواب شب زنده داری
پیامبرخدا (صلی الله علیه وآله و سلم) فرمود: «هر کس نماز مغرب و عشا و صبح را با جماعت در مسجد بخواند، گویا تمام شب را شب زنده داری نموده است».(1)
پی نوشت:
1- وسائل الشیعه، ج 5، ص 378، ح 10710.
نماز و عبادت با نشاط و شادابی
میبایست نمازگزار وقتی و ساعتی را به نماز اختصاص بدهد که فارغ از همه چیز باشد به گونه ای که دارای نشاط و شادابی و تازگی باشد و هرگز در زمان خستگیو کسالت و بی حالی نماز و عبادت را بر خود تکلیف نکن در قرآن آمده«در حال مستی به نماز نزدیک نشوید»[1] که در برخی روایات مستی را به کسالت تفسیر کرده اند.[2]امامحسن عسکری ـ علیه السّلام ـ می فرماید: هنگامی که قلوب نشاط و بهجت دارند به آنها امانت بسپارید و وقتی که گریزان اند آنها را واگذارید»[3]
پی نوشت ها
[۱۴]- 1سوره نساء، آیه ۴۳.
[۱۵] - 2آداب الصلوه، ص ۲۴.
[۱۶] - 3بحارالانوار، ج۷۵، ص ۳۷۷، کتاب االروضه, باب ۲۹، حدیث ۳.
نماز از ارکان دین شمرده شده و در اسلام هیچ عملی پس از خداشناسی به پایآن نمی رسد.[1]همچنین پذیرش عبادات دیگر بستگی به پذیرفته شدن نماز دارد.[2]و نماز همچون نهر آبی است که آلودگی گناه را از قلب می زداید.[3]حضرت علی ـ علیه السلام ـ درباره اهمّیّت نماز فرمود:
«اوصیکم بالصلوة و حفظها، فإنّها خیر العمل» [4]
شما را به نماز و حفظ آن سفارش می کنم که بهترین عمل است.
بدیهی است که با چنین اهمّیّتی که این عبادت بزرگ دارد، خدا، پیامبر و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ بطور جدّی و پی در پی مسلمانان را به بزرگداشت آن فرا خوانند و رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و امامان معصومـ علیهم السلام ـ خود بدان سخت پایبند باشند.
پی نوشت ها: